بله شاید کمی برای ما عجیب باشد
ولی دست ها حرف میزنند
تکلم دارند جرکت های که صرف خودشان است
روز 8 مهر ماه روز ناشنوا گرامی باد
مدت هاست که شب نیست
همان روز است
کمی تاریک تر ساکت تر
و بی نهایت غمیگن تر
در حوالی دلم ابری سیاه است
ابری که نه نای باریدن دارد نه بادی میاید که این ابر را ببرد
در حوالی این دل یک کلبه چوبی با نم های بارون بو ینم روی چوب را میدهد
در کلبه چوبی تنها وسیله گرمای اتش زدن چوب های خود کلبه است
...........................................................
نیمدونم شاید چرت پرت بود ولی یکدفعه اومد باید می نوشتمش
گاهی به یک احساس های هست که نه میگزره نه میشه فرامش کرد
شاید انقدر تکان دهنده است که نیمتوان چیزی نوشت
دولتی که درامد کل کشور از حج میگزه باید این گونه بی تدبیر باشد
دولتی که شاید حواسش به جنگ داعش است
دولتی که شاید حواسش به این است که ارباش امریکا برایش تصمیم بگیرد
اگر حج را تحریم کنیم هیچ اتفاق خاصی نمیفته فقط شاید کمی این رژیم ال سعود به خودش بیاید
مگر پیاده روی اربیعنی حسین نبود مدریت با شیعه + سنی در کنار هم متحد بدون یک زخی حتمی با اون ازیاد
اما جمعیت مکه واقعن شاید یک دهم جمعیت پیاده روی اربیعنم نبود اما نظارت نبود
اول مهر ماه تولد استاد موسیقی ایران
استاد محمد رضا شجریان فرخنده باد
باز هم پاییز
فصل باد و برگ
فصل رنگ و رنگو رنگارنگ
فصل نیمکت
فصل مشق و عشقو و مشق عشق
فصل انار
فصل باز باران با ترانه
فصل چتر و خیس
فصل شیدایی و انتظار
فصل مهر و مهرگان
فصل یلدا و چله
پاییز پادشاه فصل ها مبارک