شاید
جمعه های انتظار
و همچنان منتظر یار
هم چنان دلگیر تر از کذشته
به انتظار مینشیم
که شاید اقا رخ بنمایی
شاید دلگیری های روز جمعه تمام شود
شاید دلگیری های هم روزمان تمام شود
واقعن کار جدید هزینه های زیادی داشته
خیلی خیلی خسته شدم این چند روز چون از ساعت 7 صبخ تا تقریبن 11 گیر هستیم
فعلن داریم کارای سخت افرزاری پیش میربیم
شاید خیلی ها لبخند های الکی میزنن
ولی ما دو نفر سخت کار خواهیم کرد
ثابت میکنیم با کمترین هزینه ها میشود
از وقتی دوباره برگشتم به کار خبری خودم نمیدونستم چقدر میمونم
یعنی از همون روز اول هم بنای موندن نداشتم
چون تو وبلاگ قبلی گفتم برای هیمشه همیشه از کار خبر کنار رفتم
ولی اومدن یک دوست خیلی خیلی صمیمی تو راس کار یک خبرگزاری و پیشنهاد دادنش
حتی ادم روش نمیشه روش فکر کنه چون کار کردن با اونا حالش خوب میکنه
کار خبری جذابیتش دوشت داشتم ولی با روحیات من سازگار نیست
دیگر شاید هیچ وقت نگم کار خبری شاید وقتی دیگر
شاید باز این بشه همون شر ور گوی ها
شاید گزارش تصویری راهپیمای روز 13 ابان اخرین کار خبری من باشه
خدا میدونه اخرش چی مشه
پاییزتون سر شاز ازشادی
خوش باشید