یک وقتای این جوری دیگه
سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۲ ب.ظ
در حوالی دلم ابری سیاه است
ابری که نه نای باریدن دارد نه بادی میاید که این ابر را ببرد
در حوالی این دل یک کلبه چوبی با نم های بارون بو ینم روی چوب را میدهد
در کلبه چوبی تنها وسیله گرمای اتش زدن چوب های خود کلبه است
...........................................................
نیمدونم شاید چرت پرت بود ولی یکدفعه اومد باید می نوشتمش
گاهی به یک احساس های هست که نه میگزره نه میشه فرامش کرد
- ۹۴/۰۷/۰۷